روش های کاهش پیچیدگی در مراکز داده
پیچیدگی در مراکز داده(دیتاسنترها)
به طور کلی میزان تولید اطلاعات در کسب و کارهای امروزی نسبت به گذشته افزایش چشمگیری داشته است.
تغییرات ناشی از افزایش حجم اطلاعات، ممکن است مانند یک بادبان عمل کرده و به رشد و پیشرفت سازمان ها شتاب دهد.
یا اینکه مانند لنگری ، مانع از حرکت آنها رو به جلو گردد. امروزه سازمان ها تلاش می کنند
تا به کمک اجرای راهکارهایی به منظور کنترل اثرات نامطلوب این تغییرات و هدایت آنها در مسیر درست،
چالش های پیش رو را ، مدیریت نمایند.
یکی از تغییراتی که امروزه بسیاری از سازمان ها با آن دست به گریبانند، افزایش پیچیدگی در مراکز داده می باشد.
رشد روز افزون میزان اطلاعات مورد نیاز در کسب و کارهای گوناگون،
افزایش تعداد برنامه های کاربردی حیاتی برای کسب و کار، رشد استفاده از راهکارهای فناوری اطلاعات استراتژیک و …
ازجمله عوامل زمینه ساز افزایش پیچیدگی در مراکز داده هستند.
پیچیدگی از جنبه های گوناگونی از قبیل محاسبات ، ترمیم خرابی ، ذخیره سازی ، امنیت ، زیرساخت و … بر کارکرد بخش های مختلف مرکز داده تاثیر گذار می باشد.
به طور کلی عواقب ناشی از رشد پیچیدگی در مراکز داده اغلب خارج از کنترل هستند.
افزایش پیچیدگی در مراکز داده، سبب ایجاد مشکلاتی در یکپارچه سازی و طراحی بهینه برق،
سرمایش، کابل کشی، مدیریت اجزای ضروری مرکز داده و هم چنین اجرای امکانات به صورت موثر و کارآمد می گردد.
ضمن اینکه ترکیب این عوامل برای دیگر ویژگی های مرکز داده مانند قابلیت اطمینان نیز تهدیدات و تاثیرات نامطلوبی به همراه دارد.
از دیگر تاثیرات پیچیدگی می توان به کاهش چابکی ، افزایش شکاف های امنیتی و از کار افتادگی مرکز داده اشاره نمود.
بررسی های انجام شده ، از افزایش هزینه ها به عنوان رایج ترین پی آمد ناشی از پیچیدگی در مراکز داده یاد می کنند.
روش های کاهش پیچیدگی در مراکز داده
در راستای کاهش پیچیدگی مراکز داده ، سازمان ها به انجام اقدامات گوناگونی از قبیل آموزش،
استاندارد سازی، متمرکز سازی، مجازی سازی، افزایش بودجه و … روی آورده اند.
در حوزه زیر ساخت ، یکی از راهکارهای افزایش ظرفیت در عین کاهش پیچیدگی، ایجاد زیر ساخت متمرکز در مرکز داده می باشد.
همچنین یکپارچه سازی در زیر ساخت فیزیکی مرکز داده که شامل ترکیبی از تجهیزات الکتریکی، مکانیکی و… است،
علاوه بر کاهش پیچیدگی و خطرات تهدید کننده مرکز داده، سبب تامین قابلیت اطمینان و حفظ انعطاف پذیری و چابکی آن نیز می گردد.
اما در حوزه فناوری اطلاعات، طی سال های اخیر سازمان ها به منظور کاهش پیچیدگی
و افزایش کارایی و بهره وری مراکز داده ، به مجازی سازی روی آورده اند.
مجازی سازی فواید قابل توجهی را ارائه می دهد،
اما در بسیاری از موارد ممکن است به جای برطرف کردن پیچیدگی، تنها آن را از قسمتی به قسمت دیگر مراکز داده جا به جا کند.
بنابراین به منظور کاهش پیچیدگی در حوزه فناوری اطلاعات مراکز داده،
به کارگیری راهکارهای اصولی نظیر حاکمیت اطلاعات (IG) همراه با استاندارد سازی و آموزش لازم در سازمان ها ضروری به نظر می رسد.
امروزه اغلب سازمان ها تلاش می کنند تا از طریق اجرای استراتژی حاکمیت اطلاعات، پیچیدگی مرکز داده خود را تحت کنترل در آورند.
این استراتژی به صورت یک برنامه قراردادی تعریف شده است.
اجرای این راهکار علاوه بر کاهش پیچیدگی مرکز داده، زمینه افزایش امنیت ،
کاهش خطرات تهدید کننده اطلاعات ، کاهش هزینه های مدیریت و ذخیره سازی اطلاعات ،
ایجاد سیاست های نگهداری و ابقای اطلاعات و تسهیل فرایند بازیابی آنها را فراهم آورده
و به سازمان ها اجازه می دهد تا اطلاعات موجود را به صورت فعالانه طبقه بندی، حفظ و نگهداری و بازیابی نمایند.
مجازیسازی ، کماکان اولویت اول سازمانهاست؛ خودکار سازی و انعطافپذیری نیاز اول مشتریان است
OpenStack امیدهای تازهای را زنده کرده است.
فناوریها و حوزههای تازه واردی مانند کلود ، اینترنت اشیا و دستگاههای موبایل ، نرخ افزایش اطلاعات را تسریع کردند.
مراکز داده باید بتوانند خودشان را با فناوریهای جدید تطبیق داده و نه تنها نیازهای تازه سر برآورده مشتریان فعلی را پاسخ بدهند؛
بلکه بتوانند خدمات تازهای برای جذب مشتریان جدید ارائه دهند.
با ورود انواع برنامههای کاربردی به حوزه مراکز داده، طراحی این مراکز دستخوش تغییراتی شده است
و هر سال شاهدیم که استراتژیهای مکان جغرافیایی مرکز داده تغییر میکند.
قبلاً بهترین انتخاب، استفاده از یک مرکز داده مرکزی و اتصال همه سرویسها و سیستمهای ذخیرهسازی به این مرکز داده بود؛
اما اکنون با توسعه برنامههای کاربردی و نیاز به خدمات آنلاین سریع و بلادرنگ در محل، نیاز به چندین مرکز داده احساس میشود.
بیشتر سرویسدهندگان ترجیح میدهند تا خدمات خود را به صورت محلی ارائه بدهند و سایتهایی داشته باشند
که نهایت انعطافپذیری را برای حضور بیشتر در بازار، فراهم میکنند.
بهطور خاص، سیاستهای جدید طراحی مراکز داده این است که به جای ذخیرهسازی تمام اطلاعات در یک مرکز داده،
هر سرویس یا برنامه کاربردی، اطلاعات خود را به صورت محلی ذخیرهسازی و پردازش کند؛
بنابراین نیاز به یافتن مکانهای مناسب برای مراکز داده، باید به یک رویکرد جدی و پر اهمیت تبدیل شود.
مکانی که برای استقرار یک مرکز داده انتخاب میشود باید دور از خطر بلایای طبیعی(زلزله، رانش زمین، آتشفشان، گردباد، طوفان، سیل)،
مراکز هستهای و نظامی یا شرایط بد آب و هوایی باشد؛ هم چنین باید دسترسی به این مرکز داده ساده و سریع باشد.
سازمانهای بزرگ بهتر است به دنبال شرکایی برای ساختن چندین مرکز داده در سراسر یک کشور باشند
تا با هزینه کمتر ولی اطمینان و اعتماد بالاتر، خدمات خود را توسعه دهند
تعمیر و نگهداری پیشگیرانه
در سالهای اخیر، سیاستهای بازیابی بحرانی جای خود را به سیاستهای پیشگیرانه دادند؛
یعنی به جای چاره اندیشی بعد از قطع شدن برق مرکز داده، سیستمهای پشتیبان یکپارچه برق اضطراری در مرکز داده طراحی و نصب شود.
چنین سیاستهایی در ابتدای امر بار مالی زیادی برای کسب و کارها
و شرکتهای سرویسدهنده خدمات مرکز داده و ذخیرهسازی اطلاعات به همراه دارد؛
ولی در دراز مدت میتواند ارزش آفرین و سودآور شود. مدیران مرکز داده اعتقاد دارند
که باید برنامهریزی بیشتری برای بهکارگیری سیستمهای مانیتورینگ، برق اضطراری و… داشته باشند.
برنامههای کاربردی، کلاسترها و روندهایی را طراحی و جا سازی کنند
تا قبل از وقوع یک بحران، مرکز داده به وضعیت امن و مطمئن سوییچ کند.
NFV به جای SDN
شرکتهای گسترده ترجیح میدهند به جای حرکت به سویSDN بیشتر به سراغ (Network Functions Virtualization) NFV بروند که پختهتر و موفقتر است.
NFV در مراکز داده، گامهای بلندی برداشته است و اهدافی اساسی را محقق میکند
که از جمله آنها مقیاسپذیری و ارائه خدمات برنامههای کاربردی با استفاده از خودکارسازی است.
OpenStack
تا چند سال پیش نامOpenStack برای غالب فعالان حوزه مرکز داده نا آشنا بود
و هیچ تصوری از نحوه کارش، مزایا و اینکه کجا باید استفاده شود، نداشتند؛
اما طی دو سه سال اخیر با بهروزرسانیها، ارتقاهای عمده هسته و اضافه شدن ماژولهای فراوان
و به لطف تشکیل یک کنسرسیوم از بزرگان صنعت مرکز داده با همکاری شرکتهای صاحب نامی
مانند Cisco، Citrix، IBM، Intel، AMD، Oracle، Dell، Yahoo، HP و…
اکنون ازOpenStack به عنوان سیستمعامل مخصوص مراکز داده نام برده میشود.
OpenStack، پلتفرم Open Source و بسیار انعطافپذیری برای پیاده سازی کلاود در زیر ساختهای مرکز داده و مجازیسازی است.
یکی از مزایای OpenStack، سازگاری و مجتمع شدن باNFV وSDN است.
در این دیتاسنتر Tier مورد نظر کدام است ؟
Tier یک دیتاسنتر نشان دهنده این است که تا چه حد این دیتاسنتر در شرایط مختلف می تواند پایدار باشد
در حال حاضر 4 کلاس یا تییر برای دیتاسنتر تعریف شده و وجه تمایز اصلی آنها افزونگی یاRedundancy است
که هر چه این مورد بیشتر باشد هزینه بالاتری را نیز طلب میکند.
Tier 1
Uptime: 99.671 %
در استانداردهای موجود در این کلاس حداکثر میتواند تا 28/8 ساعت در سال غیرفعال باشد.
تهویه : یک سری بدون نیاز به پشتیبان
تشخیص و سرکوب آتش : ملزم نیست.
Backbone Pathway : پیش بینی نشده.
برق اصلی شرکت برق منطقه ای است و برق اصلی پشتیبان دیگری از نیروگاه دیگر در صورت قطعی برق اصلی پیش بینی نشده است.
در T1 دیتا سنتر پیش بینی تأمین برق اضطراری و یا سوخت ژنراتور در محل را تا 12 ساعت انجام میدهد.
برق اضطراریUPS و ژنراتور : در این کلاس هیچگونه افزونگی یاRedundancy پیش بینی نشده است.
تنها مزیتی که مجر به انتخاب این کلاس از دیتا سنتر میشود هزینه و میزان بازده اقتصادی دیتا سنتر است.
Tier 2
Uptime : 99.749 %
مرکز داده ای که 24 ساعت فعال است.
در این کلاس Downtime مجاز 22 ساعت در سال است.
تهویه : یک سری بدون نیاز به پشتیبان.
Backbone Pathway : پیش بینی نشده است.
تشخیص و سرکوب آتش : ملزم نشده است.
برق اصلی شرکت برق محلی است و در صورت قطعی برق اصلی پشتیبان پیش بینی نشده است.
برق اضطراری UPS و ژنراتور : افزونگی ژنراتور دوم وUPS دوم.
تفاوت T1 وT2 در استفاده ازUPS جایگزین و پشتیبانUPS هستش.
همچنین استفاده از دو ژنراتور یکی به عنوان اصلی و دیگری به عنوان پشتیبان یا جایگزین مواقع خرابی ژنراتور اول است.
Tier 3
Uptime : 99.982 %
در این مرکز فعالیت7X24 و 365 روز سال در طول فعالیت هستش و امکان ایجاد تغییرات یا تعمیرات وجود ندارد.
در این نوع از مرکز داده حداکثر مجاز Downtime 1/6 ساعت در سال است.
تجهیزات تهویه : دو سری
برق اضطراری :UPS و ژنراتور
سیستم تشخیص و سرکوب آتش : ضروری
Pathway و خط پر سرعت اینترنت : ضروری
این سطح باید دارای دو منبع برق اصلی باشد و ژنراتورها باید باN متقاضی دریافت برق در مرکز داده بدون محدودیت در مدت برق رسانی فعال باشند.
در این سطح مرکز داده قطع برق منطقه ای نیروگاه محلی یک خرابی محسوب نمیشود و یک وضعیت مورد انتظار در نظر گرفته میشود.
تجهیزات ژنراتور و برق محلی باید تستهای “بای پس” و نگهداری همزمان را پاس کنند.
افزونگی : برق اصلی دوم از نیروگاه دوم، ژنراتور دوم وUPS دوم در خط برق اصلی در این سطح خط برق دوم دارای ژنراتور وUPS نیست.
Tier 4
Uptime : 99.995 %
در این سطح از دیتاسنتر Downtime مجاز 0/4 ساعت در سال پیش بینی شده است. (24 دقیقه در سال)
مرکز داده ای که از هر نظرRedundancy ضروری است و تقریبا اکثر تجهیزات زیربنایی
مثل تأمین برق اصلی و اظطراری، سیستمهای تهویه و … از هر کدام دو مورد مجزا مورد استفاده قرار میگیرد.
تجهیزات تهویه : 2 سری
برق اضطراری : UPS و ژنراتور
سیستم تشخیص و سرکوب آتش : ضروری
Pathway و خط پر سرعت اینترنت : ضروری
این سطح دیتاسنتر باید دارای دو منبع برق اصلی از دو نیروگاه جداگانه باشد
و ژنراتور آن باید بهN متقاضی دریافت برق در مرکز داده بدون محدودیت در مدت برق رسانی فعال باشد.
در این سطح مرکز داده قطع برق منطقه ای نیروگاه محلی یک خرابی محسوب نمیشود و یک وضعیت مورد انتظار در نظر گرفته میشود.
تجهیزات ژنراتور و برق محلی باید تستهای “بای پس” و نگهداری همزمان را پاس کنند.
تفاوت عمده قسمت تأمین برق این سطح با سطحTire3 در وجود دو عدد ژنراتور پشتیبان در خط دوم میباشد
که در این خط توزیعUPS2 هم افزوده شده است.
هاست و سایت رایگان – هاستینگ فرازنتورک
روش های کاهش پیچیدگی در مراکز داده – نویسنده: موسی رشوند
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.