آیا روانشناسی و معامله گری ارتباط تنگاتنگی دارند؟
ارتباط بین روانشناسی و معامله گری
آیا روانشناسی و معامله گری ارتباط تنگاتنگی دارند؟
پاسخ بله است!
تا حالا شده بخواهید معامله بزرگی را انجام دهید و درگیر احساسات بشوید؟
بترسید، مضطرب شوید یا طمع کنید؟
امروز می خواهیم احساسات شما در رابطه با معامله مورد بررسی قرار دهیم تا به شما برای کنترل و شناخت آنها کمک کنیم.
هنگام معامله درگیر چه احساساتی می شویم؟
بطور کلی انسان ها حین تصمیم گیری دچار احساسات زیر می شوند:
- ترس
- طمع
- امید
- اضطراب
- خستگی
- نا امیدی
ترس
ترس یکی از دو احساس رایج در معامله گري است.
ترس خود را به اشکال مختلفی در معامله گري نشان می دهد و می تواند از مهم ترین دلایل اشتباهات معامله گران باشد.
ترس از باختن باعث می شود که معامله گر در شناسایی باخت تاخیر داشته باشد
پس بعد از آن ضرر و باخت بیشتري می دهد و ترس از بازگشت سود باعث می شود که معامله گران معامله را خیلی زود متوقف کنند.
ترس می تواند باعث برد یا باخت شما شود.
همانقدر که ممکن است شما را از ضرر بیشتر نجات دهد می تواند جلوی رشد و سود را هم بگیرد .
پس نباید طبق این احساس تصمیم گیری کنید.
طمع
شاید فکر کنید انسان هایی که طمع بیشتری دارند زودتر به موفقیت می رسند
ولی گاهی اوقات طمع باعث تصمیمات نامتعارفی می شود.
طمع معمولا وقتی بوجود می آید که شما به دنبال کسب بیشتر مال و ثرروت می افتید
و ممکن است در این حین سود خود را باخته یا ضرر بدهید.
در واقع معامله گرانی که تحت تاثیر طمع هستند بیشتر اوقات به اصول مدیریت ریسک و سرمایه توجهی نمی کنند.
گویا آنان ریسک بی هدف می کنند و مثل قماربازان به شانس خود متکی می شوند.
این یعنی معامله گري بدون توجه به قوانین و بر مبناي تصمیماتی ضربه زننده و بی فکر.
امید
امید، طمع و ترس معمولا پشت سر هم می آیند.
معامله گران وقتی مال خود را می بازند برای توجیه طمع خود امیدی واهی دارند.
می گویند سود می کنم، دوباره آن ارز یا سهام رشد می کند و …
آنها که در پوزیشن بازنده هستند در شناسایی ضرر تاخیر می اندازند و به معامله فرصت بیشتري می دهند
زیرا امید دارند جهت حرکت قیمت تغییر کند و از ضرر جلوگیری شود.
مثال دیگر از امید زمانی است که معامله گر براي جبران ضرر در معامله قبلی
در معامله جدید وارد حجم بزرگی در پوزیشن می شود که با قوانینش انطباق و سنخیت ندارد.
امید
امید، طمع و ترس معمولا پشت سر هم می آیند.
معامله گران وقتی مال خود را می بازند برای توجیه طمع خود امیدی واهی دارند.
می گویند سود می کنم ، دوباره آن ارز یا سهام رشد می کند و …
آنها که در پوزیشن بازنده هستند در شناسایی ضرر تاخیر می اندازند و به معامله فرصت بیشتري می دهند
زیرا امید دارند جهت حرکت قیمت تغییر کند و از ضرر جلوگیری شود.
مثال دیگر از امید زمانی است که معامله گر براي جبران ضرر در معامله قبلی در معامله جدید وارد حجم بزرگی در پوزیشن می شود که با قوانینش انطباق و سنخیت ندارد.
هیجان/ اضطراب
هر گونه دودلی و اضطراب در این دسته قرار می گیرد.
هیجانات شما شامل خشم، خوشحالی، غم و … می تواند تاثیر به سزای در تصمیم گیری هایتان داشته باشد.
هرگز هنگام خوشحالی از اتفاقاتی که برایتان افتاده معامله نکنید و همین طور هنگام هیجانات منفی از یک معامله عقب نکشید.
اگرهیجانات شما ارتباط مستقیم با تصمیم هایتان داشته باشد از عقل و منطق و قوانین دور می شوید.
در حین معامله اگر به چیزی شک کردید یا دچار انواع اضطراب شدید
حتما آن را جدی بگیرید زیرا اضطراب منبع بیرونی دارد، پس قطعا علتی هست که مضطرب شده اید.
علت را بیابید و بررسی کنید و بعد وارد معامله شوید.
همچنین اگر علت را یافتید می توانید از آن معامله خارج شده و از ضرر جلوگیری کنید
نا امیدي/ سرخوردگی
این احساس زمانی بوجود می آید که معامله گر پول و سرمایه خود را از دست داده است.
تصمیمات اشتباه گرفته و قصد دارد هرطور شده سرمایه را برگرداند .
ممکن است معامله یا ارز مد نظرش را از دست داده باشد و برای جبران کارهای پر ریسکی انجام دهد.
هر چقدر ریسک بیشتر باشد امکان شکست هم بیشتر است.
پس در صورت عدم موفقیت فرد نمی تواند بر احساس اش غلبه کند و وجودش پر از حس نا امیدی می شود.
نا امیدی درونی است و سرخوردگی از اجتماع به او وارد می شود.
پس احتمال تصمیمات اشتباه بیشتر در او افزایش می یابد.
ما را در صفحات زیر دنبال کنید:
بایگانی های اخبار و تحلیل بازارهای مالی بویژه ارزهای دیجیتال
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.