مراحل تبدیل شدن به یک معامله گر موفق
مراحل تبدیل شدن به یک معامله گر موفق
- بی کفایتی ناخودآگاه
- بی کفایتی آگاهانه
- زمان آهان گفتن
- کفایت آگاهانه
- کفایت ناخودآگاه
در این مرحله معامله گر تازه کار است. نمیداند مقدار اطلاعاتش چقدر است و تقریبا قمارگونه عمل میکند.
فکر میکند به اندازه کافی کاربلد است و اعتراف نمیکند که آگاهی کافی ندارد.
مشخصات او عبارتند از:
معاملات را به طور تصادفی و بدون هیچ سیستم معامله گري تعریف شده اي باز می کند و می بندد.
مدام رویکرد خود را معامله به معامله تغییر می دهد.
از مبانی مدیریت ریسک و تعیین سایز پوزیشن استفاده نمی کند.
جهت معامله خود را در نقطه اي از قیمت و بطورناگهانی تغییر می دهد
به راحتی با معاملات برنده دچار انگیزه شده و توجهی به معاملات بازنده ندارد.
به خاطر برخی موفقیت هاي اولیه تا اخرین دلار سرمایه در بازار باقی می ماند.
اغلب اوقات یک باخت تمام بردهایش را نابود میکند.
در این مرحله دیگر فرد میداند که اطلاعاتش کافی نیست. مدام بدنبال مطالعه ست و با بردهایش انگیزه میگیرد
در این مرحله شروع میکند به سرزنش ابزارهایی که استفاده میکند، اندیکاتورها را مسبب اشتباهات می داند،
تقصیر را گردن رانت اطلاعاتی و یا بازار غیر منصفانه می اندازد و کلا بدنبال یک بهانه خارج از خود می گردد.
این مرحله بی کفایتی آگاهانه جز مرحله هایی است که خیلی طول می کشد.
حتی بعضی از معامله گران پس از سالها درگیري با بازار هیچ وقت نمی توانند این مرحله را ترك کنند.
در این مرحله معمله گر متوجه اشتبااتش میشود. کسی را مقصر نمیداند و متوجه میشود خودش مسئول ضررهای قبلی بوده.
اگر معامله گر در انجام این کار جدي باشد،
تنها یک راه براي ادامه وجود دارد و آن هم پیروي از مبانی اي است که منجر به یک ذهنیت جدید در او میشود
یعنی:
تغییر دادن سیستم معاملاتی اش را متوقف میکند و تمرکز خود را روي سیستمی قرار میدهد که روي آن کار می کند.
شروع به پایِش رفتارش می کند تا در آن الگوهاي منفی رفتاري را پیدا کند.
از یک برنامه منظم روزانه در معامله گري استفاده میکند، شروع به استفاده از پلن معاملاتی و نگهداشتن ژورنال معاملاتی میکند
او اکنون درك میکند که ورود به پوزیشن تنها یک قسمت از سیستمش است و براي اینکه سود ده باشد،
باید روي همه يِ اجزاي تشکیل دهنده يِ سیستمش کار کند.
در این مرحله معامله گر باید ریسک پذیری خود را کنترل کرده و با نظم و ترتیب به کارهایش رسیدگی میکند.
اگرچه هنوز معامله گري کار راحتی برایش نیست و نتایج بدست آمده با کمال واقعی خیلی فاصله دارد.
می توان معامله گران را در این مرحله معامله گران سر به سر (break-even) نامید.
در این مرحله شروع به یک رشد آهسته در نمودار سرمایه شان میکنند.
داشتن یک رویکرد بلند مدت مانع از برگشت معامله گر به عادتهاي گذشته اش میشود.
ژورنال معاملاتی در این مرحله مهمترین همدم او میشود زیرا در او یک نگاه عینی بر عملکرد و رفتارش بوجود می آورد.
معامله گرانی که در این مرحله هستند استعداد زیادي براي رفتن به مرحله يِ بعد (مرحله يِ نهایی) دارند.
این معامله گران میتوانند ببینند که کارشان به ثمر نشسته و ارزش وقت و هزینه را داشته،
آنها سیستم مبتنی بر آرزو را متوقف کرده و تمرکز خود را بر رویکرد فرآیند محور قرار میدهند.
تا این مرحله، معامله گر سالها میشود که دارد مانیتور را نگاه میکند و با یک ستاپ صدها بار و بلکه هزاران بار پوزیشن گرفته است.
او الان دیگر دقیقا میداند که ستاپی که کار میکند چقدر کارایی دارد و معامله برایش تبدیل به بازي صبر شده است.
معامله گري اکنون برایش آنقدر شخصی سازي شده که که نمی تواند هر معامله را ببرد
و از آن مهمتر، دیگر به باختهایش بخاطر پیروي از قوانینش چندان اهمیت نمی دهد.
اکنون معامله گري برایش تبدیل به فعالیت تشخیص الگوها، مدیریت ریسک و بهبود مستمر شده است.
معامله گري که در این مرحله قراردارد، تشنه بهبود مستمر بوده و به طور مستمر بازار را بررسی میکند.
مدام اثر بخشی روشش را ارزیابی میکند و موفقیت ها و بهبودهایی که برایش حاصل میشود موتور محرك ادامه کارش می شود.
ما را در صفحات زیر دنبال کنید:
آیا روانشناسی و معامله گری ارتباط تنگاتنگی دارند ؟
چه مونولوگ هایی درون یک معامله گر شکل می گیرد؟
بعنوان یک معامله گر باید از چه مراحلی عبور کنم ؟
معامله گری یک بازی روانی است – یک معامله گر سود ده باشید
کلید موفقیت در بازارهای مالی چیست؟
واژه حق همیشه با بازار است به چه معناست؟
مراحل تبدیل شدن به یک معامله گر موفق – نویسنده: موسی رشوند
# معامله گر موفق
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.